یادداشت های یه بنده خدا

لطفا وقتتان را با خواندن این وبلاگ تلف نکنید!
مشخصات بلاگ

هو الناظر

"چمران می‌گفت که ارزش انسان و شخصیت انسان به ناگفتنی‌هایش است. با تمام این حرف‌ها، گاهی اوقات انسان دوست دارد درد دل کند. دوست دارد با کسی از ته قلب حدیث نفس کند! و گاهی انسان دوست دارد سیر گریه کند؛ اما قساوت قلب امانش نمی‌دهد ..."
بخشی از کتاب حرمان حور
دست نوشته شهید احمدرضا احدی

دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۵ ق.ظ

و هو الذی ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا ...


کاکتوس تنها به آسمان چشم دوخت. آسمان آبی کم کم به سرخی می گرایید. دلش گرفته بود. باران می خواست. ریشه هایش چند وقتی بود برای چند قطره آب له له می زدند. نگاهی به شنهای تفتیده بیابان کرد. تلالو نور خورشید درغروب آنها را زیباتر کرده بود. با خود فکر کرد این محرومیت ها زیبایی هایی هم دارد اما این دلیل خوبی برای فراموشی باران نیست. دلش غصه ای داشت به وسعت تمام بیابان.

ستاره ها یکی یکی روشن می شدند و وسعت آسمان را بیشتر و بیشتر می کردند. کاکتوس کم کم به خواب فرو رفت.

نیمه های شب از تشنگی بیدار شد. درمانده شده بود. دست هایش را بالا برد.

- خدای مهربانم باران بفرست. دیگر طاقت این تشنگی را ندارم. به خارهایم نگاه نکن. به بزرگی ات نگاه کن.

چشم به بیکرانگی آسمان دوخت. باد تندی وزیدن گرفت. شن ها محکم به سر و صورت کاکتوس خوردند و تنش زخمی شد و چندتایی از خارهایش کنده شد. از جای زخم ها اشک بود که سرازیر می شد. کاکتوس چشمانش را بست و های های شروع به گریه کرد. کم کم خواب چشمانش ربود...

با نوازش دست های خنکی بیدار شد. باورش نمیشد. مگر می شود کسی کاکتوس را نوازش کند. چشم هایش را باز کرد. باران گرفته بود...



آیه نوشت: وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الغَیثَ مِن بَعدِ ما قَنَطوا وَ یَنشُرُ رَحمَتَهُ (شوری 28)

و اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق می فرستد و رحمت خود را منتشر می کند.

۰ نظر ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۵
یه بنده خدا
چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ

برای همدردی با دانش‌آموزان پاکستانی

گل پرپر
بسم الله

بعضی وقت ها آدم دوست دارد از درد داد بزند. کاش می شد جوری داد زد که همه عالم بشنوند. این دانش‌آموزهای بی‌گناه پاکستانی چرا باید کشته بشوند.
سناریو کاملا مشخص است. چند روز مانده به وفات به پیامبر(ص) یک گروه افراطی مثلا مسلمان بیشتر از 130 نفر از دانش آموزان یک مدرسه را می کشند و تعداد زیادی از آنها را زخمی می‌کنند. سخنگوی طالبان مسئولیت این حمله را به عهده می‌گیرد. اسم این سخنگو چیست؟ "محمد خراسانی"... "محمد" که نام مبارک پیامبر است. "خراسانی" هم که معرف همه هست. شخصی که قبل از ظهور قیام می کند و به هنگام ظهور به امام زمان (عج) می پیوندد.
کاملا مشخص است که می‌خواهند دین محمد(ص) یعنی دین اسلام را خراب کنند. چقدر بی وجدان و بی عقل و شعور هستند که با کشتن بی‌گناهان می‌خواهند اسلام را خراب کنند. چقدر نامردند.
آخر این دانش‌آموزان بی‌گناه چرا باید کشته بشوند. آمریکایی‌های نامرد! شما با اسلام مشکل دارید چرا این بچه‌های بیچاره را به کشتن می‌دهید. خیلی نامردید... خیلی...
مطمئنم که همین خون‌ها گردنتان را می‌گیرد و نابود می‌شوید.

برادران و خواهران پاکستانی ما را در غم خود شریک بدانند...
۰ نظر ۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۰:۳۷
یه بنده خدا
سه شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۳۷ ب.ظ

در انتظار هلالش

پرنده و هلال ماه

ای ماه پشت خمیده
چراغ خانه ی من می شوی؟
بر دل ویرانه ی من می تابی؟
در این دل تاریک
کورسوی ماهتاب هم غنیمت است
...
۰ نظر ۲۲ مهر ۹۳ ، ۱۸:۳۷
یه بنده خدا
شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ب.ظ

گفت و گوی امام رضا (ع) با یکی از یاران ایشان

گفتگوی امام هشتم با یکی از یاران


- آقا جان ! مرا در دعاهایتان فراموش نکنید.
- خیال می کنی فراموشت می‌کنم؟
- نه.
- از کجا می‌دانی؟
- آخر شما همیشه شیعیانتان را دعا می‌کنید. من هم یکی از آنها هستم.
- غیر از این چیز دیگری هم هست.
- نه آقای من چه چیزی؟
- هر وقت خواستی ببینی چقدر یاد تو هستم، ببین تو چقدر یاد منی و من در منظرت چگونه‌ام.

گفتگوی امام رضا (ع) و یکی از یارانشان

اصول کافی جلد 4 صفحه 469

۰ نظر ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۲۶
یه بنده خدا
جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

حس غریب من (امان از من)

طلوع آفتاب


تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد*...


حسم حس کسی است که خودش را به در و دیوار زده، به آب و آتیش زده، که یک چیزی را نداشته باشد ... حالا که ازش گرفتند اینقدر توی دلش غم نشسته که از صبح یکسره دارد این بیت را می خواند...


----------------------------------------

* شعری از عمادالدین حسین برقعی(عماد خراسانی)

۰ نظر ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۳۰
یه بنده خدا